انتخاب فغانی به عنوان داور دیدار نهایی مسابقات جام جهانی باشگاهها نمیتواند اتفاقی باشد، بهخصوص اینکه شروع و پایان این رقابتها همزمان با حمله و حشیانه رژیم صهیونیستی به خاک ایران با حمایت ترامپ بود و البته اینکه رئیسجمهور قمارباز امریکا میخواست در مراسم اهدای جام «شومن» اصلی باشد. پس باید خیلی ساده باشیم اگر بخواهیم همه چیز را به تواناییهای فنی فغانی ربط دهیم.
فغانی انتخاب شد، چون امریکاییها خوب میدانستند چیزی در کرنش و تعظیم کم نمیگذارد و آنها میتوانند این استرالیایی را به عنوان نماینده مردم ایران معرفی کنند و مدال به گردنش بیندازند و صدالبته در این میان نباید از تعاملات اینفانتینوی صهیونیستپرست با ترامپ قمارباز هم غافل بود.
کسی از علیرضا فغانی توقع سر دادن شعار مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل را نداشت. به هر حال از یک استرالیایی نمیتوان چنین توقعی داشت. هرچند که شاید این روزها حتی در استرالیا هم آدمهایی پیدا شوند که نسبت به تنفر جهانی از ترامپ بیتفاوت نباشند، ولی ته دلمان میگفتیم شاید فغانی بهخاطر خون ایرانی که هنوز در رگهایش جاریست، عکسالعملی نشان دهد.
فغانی داوریاش را کرد؛ خوب و قاطعانه، جایزهاش را هم گرفت، ولی حداقل میتوانست بهعنوان یک ایرانی کنار کسی که دستش به خون مردم بیگناه ایران، دانشمندان و فرماندهان نظامی ایران آغشته است عکس یادگاری نگیرد. او حداقل میتوانست ژست نگیرد، اما در میان تیم داوری بازی تنها علیرضا فغانی ژست رضایت و تأیید را به همراه ترامپ و اینفانتینو گرفت. حداقل میتوانست برای همدردی با مردم و خانواده شهدا هم که شده تصاویر ترامپ را منتشر نکند تا اگر کنار مردم نیست، نمک روی زخم آنها هم نپاشد. گفتیم شاید رگ جنوب شهریاش بیرون بزند و نه برای فلسطین و غزه که برای ایران عکسالعملی نشان دهد، ولی اشتباه میکردیم. در ورزشگاهی که هواداران تیم پاریسی در حمایت از مردم غزه پرچم فلسطین را بلند کرده بودند، علیرضا فغانی حتی ایرانی هم نبود. او حتی بچه شهرری هم نبود که حداقل غیرت تهرانیاش گل کند و کنار قمارباز ژست یادگاری نگیرد.
بگذریم، به هر حال از یک استرالیایی توقعی بیش از این نیست. یک استرالیایی حتماً نهایت آرزویش عکس یادگاری با قماربازهاست. حالا اگر این قمارباز رئیسجمهور جنایتکار امریکا هم باشد که چه بهتر و اگر خون هموطنانت را هم ریخته باشد که خیلی بهتر!